در تيم ملي فوتبال ايران بايد دو اتفاق رخ دهد.1ـ تغيير نسل 2ـ تغيير در ساختار بازي. اين تغييرات را منحصرا نميتوانيم در تيم ملي انجام دهيم و بايد از بدنه ليگ آغاز كنيم. در حال حاضر 500 بازيكن در ليگ فعال هستند. ليگ ما سالي...
... 50 خروجي دارد و از طرف ديگر 50 بازيكن جديد جذب ميكند. در نتيجه هر 10 سال يك بار بدنه ليگ عوض ميشود و تغيير نسل ميدهد. اين يك آسيب است و بايد در سال حداقل 100 بازيكن از ليگ خارج و 100بازيكن جديد وارد شوند كه اين حداقل است. پس بايد از جايي ساختن را آغاز كرد تا اين بازيكنان جديد وارد شوند. اگر ميخواهيم تيم ملي درست شود بايد بتوانيم در ليگ و در پستهاي مختلف بازيكن بسازيم تا مربيان تيم ملي از ميان آنها انتخاب كنند. به همين دليل كارلوس كيروش وقتي ديد نميتواند از ليگ بازيكنان مورد نيازش را جذب كند، تصميم گرفت در كشورهاي مختلف بگردد تا بازيكنان استانداردي را پيدا كند كه به نوعي بتوانند براي تيم ملي ايران بازي كنند. دقيقا مشابه آن چيزي كه درباره اشكان دژآگه رخ داد. اين مسئله بيانگر واقعيت تلخي است كه به يكباره يك نفر كه تا به حال يك روز هم در ايران نبوده است، ناگهان بيايد براي اولين بار در ورزشگاه آزادي بازي كند و منجي تيم شود. ظاهر اين مسئله خوشايند است و همه از آن لذت ميبرند ولي در عمق خود واقعيت بسيار تلخي دارد. پس در اين 30 سال چه كاري شده است كه حالا يكي از جاي ديگر دنيا كه تا حالا در اين مملكت نبوده است بيايد و دو گل براي ما بزند؟! متاسفانه اتفاقات اخير فوتبال مردم ما را از اين ورزش دور كرده است. چند روز قبل مقالهاي ميخواندم كه نوشته بود يك هفته پس از پايان «يورو» نظرسنجي كردند و ديدند در اروپا مردم افسرده شدهاند و منتظرند كه ببينند چه زماني فوتبال آغاز ميشود. فوتبال بايد مردم را جذب كند و به نوعي تفريح است و تنها يك بازي نيست. مردم ما از فوتبال راضي نيستند، ولي آن را دوست دارند. آنها از تحولات فوتبال رضايت ندارند اما باز هم آن را دوست دارند. آن شوق سابق وجود ندارد، ولي اگر بدانند فوتبال در مسير پيشرفت قرار ميگيرد، اين شوق مجددا در آنها ايجاد ميشود. يادم ميآيد در جام تخت جمشيد گفتند هر تيمي كه زمين ندارد را به ليگ راه نميدهيم و همين مسئله باعث شد كه همه زمين دست و پا كنند. فقط يك تيم اين كار را نكرد كه از ليگ هم كنار گذاشته شد. اينها يكي از بخشهاي پيشرفت است. وقتي كه ميدانيد فساد وجود دارد بايد آستين بالا بزنيد و با آن برخورد كنيد. وقتي كه ميدانيد باشگاهها حرفهاي نيستند، خصوصي نيستند، بدهكارند و همه قراردادها صوري است بايد برخورد شود. شايد فساد فوتبال ما از ايتاليا هم بيشتر باشد. شايد آنها اراده برخورد را دارند و ما نداريم. فكر ميكنيد چرا به يكباره پاي مربيان پرتغالي به فوتبال ايران باز شد. دليلش فقط در سود بيشتر دلالها نهفته است و بس.